Wednesday, July 12, 2006

<< اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آورند ، بــهتر است که سخن گویی تا خاموشت کنند >>
( سقراط )


بی تردید یکی از مهمترین تمایزات بین نظامهای مردم سالار و اقتدار گرا در آن است که :
در یک نظام مردم سالار ، نابسامانیها و مشکلات در عرصه های مختلف کشور به دلیل حضور مستمر و گسترده مردم در طول زمان رو به اصلاح و پیشرفت در جهت مطلوب جامعه را می نماید و برای این موفقیت و پیشرفت کمترین هزینه ها پرداخته می شود و خشونت وظلم در بین مردمان آن جامعه جایی نخواهد داشت .
اما درست در نقطه مقابل ، نظامهای اقتدارگرا و جوامع تک صدایی چنان دچار افراط و تفریط در تمامی امور شده اند که حتی برای تعریف یک شهروند در جامعه و حدود اختیاراتش یک بند با هزاران تبصره گذاشته اند .
با ظهور و پیدایش حضرات بزرگوار ، سرزمین جهالت به سرزمین نور تغییر نام یافت و آوای ام القرای اسلامی مان در گوش جهانیان طنین انداخت .
پس از آن شاهد بیدادگاهها ، دادگاهای فرمایشی ، اعدامهای انقلابی و زندانی شدن هزاران تن از افرادی بودیم که تنها و تنها به جرم اندیشه و عقیده گرفتار ضحاکیان شدند .
امروز اگر تنها کمی به عقب برگردیم یاد آن جسم سخت می افتیم که آخر هم معلوم نشد از کدامین سیاره و کهکشان آمده بود تا بر سر زهرا کاظمی فرود آید .
اگر کمی عقب تر رویم ، شاید به خاطر آوریم تیرماه 78 را ، چه شد آن همه شور و حال ،.......
دولت اصلاحات چقدر زود و سخاوتمندانه مزد فرزندانش را داد . راستی الان کجا هستند باطبی ها و محمدی ها ، دلدار و لهراسبی و ...
آری دوستان دون کیشوت یک روز صبح سوار بر اسب لاغرش شد و همراه با نوکر با وفایش سانچو تصمیم گرفت دشمنان را نابود کند و از آن تاریخ آب دشمن به آسیابهای مناسب ریخته شد و حمله آغاز گردید ، من و تو حیران و سرگشته روزی مرگ بر این گفتیم و روزی مرگ بر آن ....
اما امروز زمانی دیگر است و فضایی دیگر
امروز زمان اتحاد و همبستگی بین تمامی نیرو های مبارز است .
درست است که هیچگاه به طور مطلق و یا حتی بطور نسبی هم نمی توان به آن همبستگی مورد نظر رسید ( این را تجربه ثابت کرده است ) اما اگر بر حول محوری مشخص همگی گرد هم آییم می توانیم باز هم نتیجه مطلوب را بگیریم .
تمامی اپوزیسیون از هر طیف و گروهی و با هر گرایشی در راه مبارزه بسیاری از نیرو های انسانی خود را از دست داده است ( یعنی گران بها ترین چیزی که در تمامی دنیا وجود دارد البته به استثنا ایران ما )
حال که پیشنهاد اعتصاب غذای سراسری برای آزادی زندانیان سیاسی بوجود آمده است ، باید با تمامی وجود و فارغ از هر گرایشی گرد یک محور جمع شویم و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی باشیم .
تمامی دوستانی که سخن از مبارزه مدنی را از صبح تا شام بر لبانشان جاری می سازند و خشونت را نفی می نمایند ، اکنون باید در میدان عمل این حرف را ثابت نمایند و با حمایت خود از این حرکت نمادین به دنیا خواهیم گفت : که آزادی زندانیان سیاسی اولین و مسلم ترین حق مردم ایران است .
دوستان اگر واقعا به دموکراسی و حقوق بشر اعتقاد داریم و اگر تمامیت ارزی ایران و جدایی دین از سیاست در ورای ذهن و اندیشه مان هست ، فکر کنم در حداقلی از همان هم محوری قرار داریم .....
نمی دانم کدامیک از شما حتی برای یک ثانیه هم در زندانهای رژیم سرکوبگر به جرم عقیدتی بسر برده اید ، اما بیاید یکبار به همدیگر اعتماد کنیم و این را نیز امتحان نماییم ...
آزادی کلامی والاست و چون حق بهایی دارد ، این حداقل بهایی است که می توانیم بپردازیم .

پاینده ایران

سلام

Thursday, June 08, 2006


با درود بر تمامی دوستان